اي آزادي خجسته آزادي
از وصل تو روي بر نگردانم
يا آنكه مرا به نزد خود خواني
يا آنكه ترا به نزد خود خوانم
يا آنكه مرا به نزد خود خواني
يا آنكه ترا به نزد خود خوانم
(ملك الشعرا ي بهار)
اي آزادي،چه زندانها برايت كشيده ام و چه زندانها خواهم كشيد و چه شكنجه ها تحمل كرده ام و چه شكنجه ها تحمل خواهم كرد اما خود را به استبداد نخواهم فروخت . من پرورده ي آزادي ام،استادم علي است،مرد بي بيم و بي ضعف و پر صبر و پيشوايم مصدق ، مرد آزاد
مردي كه هفتاد سال براي آزادي ناليد.من هر چه كنند،جز در هواي تو دم نخواهم زد،اما،من بدانستن از تو نيازمندم،دريغ مكن،بگو هر لحظه كجايي؟ چه مي كني؟ تا بدانم آن لحظه كجا باشم،چه كنم؟ ...
از كتاب خودسازي انقلابي دكتر علي شريعتي
1 comment:
In the name of God
hello!
my name is Alireza Ghavam.
whats your name?
bye
Post a Comment