Sunday, March 21, 2010

طنز - عمر انسان

خدا خر را آفريد و به او گفت: تو بدون خستگي از طلوع تا غروب خورشيد بسته هاي سنگين را بر پشت خود حمل مي كني و علف مي خوري تو غافل نيستي و تا 50 سال عمر مي كني پس تو يك خر خواهي بود! خر جواب داد:من يك خر خواهم بود ولي 50 سال خيلي براي من زياد است.براي من 20سال كافي است!پس خدا به او 20سال زندگي عطا كرد. خدا سگ را آفريد و به او گفت مواظب انسان باش.تو بهترين دوست انسان خواهي بود،هر چيزي كه انسان به تو مي دهد،بخور و 25سال عمر كن.پس تو يك سگ خواهي بود! سگ پاسخ داد:اين 25سال خيلي زياد است.براي من فقط 10سال زندگي كافي است!و خدا عمر سگ را 10سال كرد. خدا ميمون را آفريد و به او گفت:تو از شاخه اي به شاخه ي ديگر مي پري و كارهاي احمقانه انجام مي دهي.پس تو يك ميمون خواهي بود،خيلي براي ديگران سرگرم كننده خواهي بود و 20سال عمر ميكني! ميمون پاسخ داد:20سال براي من خيلي زياد است.10سال براي من كافي است!پس خدا عمر او را 10سال كرد. در پايان خدا انسان را آفريد و به او گفت:تو تنها مخلوقي هستي كه در زمين داراي دركي و براي كنترل ديگر حيوانات از قدرت تشخيص خود استفاده خواهي كرد و 20سال عمر مي كني. انسان پاسخ داد من يك انسان خواهم بود ولي 20سال عمر كافي نيست! از خدا تقاضاي 30سال عمر خر،15سال عمر سگ و 10سال عمر ميمون را كه رد كرده بودند را نمود. پس خدا تقاضاي او را مستجاب كرد..در نتيجه اين شد كه انسان 20سال مانند انسان زندگي مي كند بعد ازدواج كرده و 30سال مانند خر كار و بار كشي مي كند.بعد از بچه دار شدن 15سال ديگر عمر خود را مانند يك سگ از خانه و غذا مراقبت مي كند.بعد از پير شدن هم 15سال بقيه ي عمر خود را مانند ميمون از اين خانه به آن خانه و از پيش اين فرزند به پيش آن فرزند رفته و براي سرگرم كردن نوه هاي خود كارهاي احمقانه انجام مي دهد!

ابراهيم نبوي

No comments: